دیکشنری
داستان آبیدیک
بی تخمدان کردن
english
1
general
::
spay, neuter
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بی پناه
بی پوست
بی پول
بی پولی
بی پیرایه
بی تاب
بی تابعیتی
بی تابی
بی تامل
بی تجربگی
بی تجربه
بی تجمل
بی تحرکی اجتماعی
بی تخصص
بی تخم
بی تخمدان کردن
بی تدبیر
بی تدبیری
بی تربیت
بی تربیتی
بی ترتیب
بی ترتیب کردن
بی ترتیبی
بی ترتیت
بی ترحم
بی تردید
بی ترس
بی تزویر
بی تشرفات
بی تصمیم
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید